خطاي راهبردي


 

نويسنده: مهدي شهسوار




 
جهت گيري سياست خارجي جمهوري آذربايجان در قبال رژيم صهيونيستي
جمهوري آذربايجان در تحليل شرايط سياسي منطقه، منافع خود را در گروي نزديکي به غرب مي داند. لذا رژيم صهيونيستي، به بازيگري قابل ذکر در عرصه سياست خارجي جمهوري آذربايجان، تبديل شده است. اين تعميق رابطه در زمان کوتاه، نشان دهنده اهميت اين رابطه براي دو طرف است. در اين نوشتار، اهداف باکو از رابطه با تل آويو مورد بررسي قرار مي گيرد.
در چارچوب استراتژي نزديکي به غرب توسط جمهوري آذربايجان، تل آويو که از نفوذ زيادي در اين جبهه برخوردار است، مورد توجه ويژه باکو قرار گرفته و از سوي ديگر، جمهوري آذربايجان نيز در چارچوب دکترين بن گورين، مبني بر اتحاد با کشورهاي مسلمان غيرعرب منطقه، مورد توجه تل آويو بوده و در کنار اين موضوع، وجود مرز مشترک با ايران، رژيم صهيونيستي را نيز علاقه مند به ايجاد رابطه با جمهوري آذربايجان کرده است. اهداف باکو از گسترش روابط با تل آويو را مي توان در چارچوب استراتژي جمهوري آذربايجان در قره باغ چنين مورد تحليل قرار داد:

بهره گيري از لابي يهوديان:
 

جمهوري آذربايجان در ايجاد رابطه با رژيم صهيونيستي به دنبال استفاده از لابي در آمريکاست؛ چرا که ارمنستان نيز داراي يک لابي در کنگره آمريکاست. حضور لابي ارامنه در ايالات متحده در تناقض با اهداف جمهوري آذربايجان در نزديکي با غرب و به ويژه آمريکاست. با توجه به مناسبت هاي استراتژيک روسيه-ارمنستان و حضور گروه هاي فشار ارمني در روسيه، پشتيباني لابي يهوديان در آمريکا، عامل خنثي کننده مهمي براي جمهوري آذربايجان در مقابل فشارهاي احتمالي روسيه در مجامع بين المللي است.

نزديکي به غرب:
 

باکو پس از فروپاشي شوروي و با توجه به رويدادهاي پيش آمده در منطقه، نزديکي به غرب را بستر استراتژي بلندمدت خود قرار داده است. جمهوري آذربايجان به عنوان يک کشور مسلمان مي تواند انزواي رژيم صهيونيستي در خاورميانه را با رابطه خود تحت تأثير قرار دهد و اين مسأله براي آمريکا، حائز اهميت است. از طرف ديگر، تل آويو در اتحاديه اروپا از نفوذ زيادي برخوردار است و مي تواند تمايل جمهوري آذربايجان در ورود به ناتو که از اهداف بلندمدت اين کشور در نزديکي به غرب محسوب مي شود و با موانع عديده اي روبه روست را حل کند.

افزايش قدرت چانه زني در مناقشه قره باغ:
 

در يک نگاه اجمالي به مناقشه قره باغ، روسيه، ارمنستان را مورد حمايت خود قرار داده و گرجستان به صورت کشوري بي طرف، مهره تأثيرگذاري نبوده است. مواضع ترکيه نيز به مواضع جمهوري آذربايجان نزديک است. ايران سعي در اتخاذ مواضعي معتدل دارد. در اين ميان، جمهوري آذربايجان با هدف نزديکي به تل آويو قصد دارد قدرت چانه زني خود را افزايش دهد. عده اي معتقدند هدف باکو از ايجاد رابطه با رژيم صهيونيستي، ايجاد يک هويت مستقل از سيطره روسيه در منطقه و کسب استقلال از روسيه است و از سوي ديگر تل آويو و مسکو داراي روابط استراتژيک هستند و اين مسأله باعث مي شود روسيه در سياست خارجي خود براي آذربايجان اهميت بيشتري قائل شود.

مدرنيزه کردن ارتش و تقويت بنيه نظامي کشور:
 

از لحاظ موقعيت جغرافيايي، جمهوري آذربايجان در مناطق پست و کم ارتفاع و ارمنستان و قره باغ در مناطق کوهستاني قرار دارند و اين مسأله باعث شده تا منطقه قره باغ اشراف کاملي به جلگه جمهوري آذربايجان داشته باشد. اين وضعيت سبب شده تا پتانسيل دفاعي جمهوري آذربايجان تضعيف و اين کشور در مقابل حملات دشمن که در مناطق کوهستاني قرار دارد، آسيب پذير شود. موقعيت جغرافيايي باکو نياز به تقويت بنيه نظامي جمهوري آذربايجان را دوچندان کرده و به همين واسطه، کشورهايي که مي توانند به اين هدف جمهوري آذربايجان کمک کنند، اهميت دوچندان مي يابند.

توسعه جمهوري آذربايجان:
 

لابي يهود مي تواند کمک هاي اقتصادي و حمايت از سرمايه گذاري در جمهوري آذربايجان را براي اين کشور به دنبال داشته باشد. به ويژه که سرمايه داران يهودي در شرکت هاي بزرگ و کانون هاي سرمايه داري داراي نفوذ گسترده اي هستند. جمهوري آذربايجان قصد دارد با طي پروسه توسعه از مشکلات داخلي عبور کند و تمامي امکانات خود را براي حل مناقشه قره باغ بسيج کند.

فروش نفت و مبادلات اقتصادي:
 

هم اکنون رژيم صهيونيستي دومين وارد کننده نفت از جمهوري آذربايجان پس از ايتالياست که نزديک به 20درصد از نفت خود را از اين کشور تأمين مي کند. بر مبناي همين تحليل، افزايش مراودات اقتصادي به خصوص نفتي، باعث افزايش وابستگي متقابل دو کشور مي شود و اين مسأله منجر به حمايت بيش از پيش تل آويو از باکو شده که اين امر از نظر مقام هاي جمهوري آذربايجان در مناقشه قره باغ، مؤثر است و پتانسيل چانه زني جمهوري آذربايجان را افزايش مي دهد. رابطه با رژيم صهيونيستي براي جمهوري آذربايجان با موانعي روبه روست که مي تواند تبعات سنگيني را براي اين دولت در پي داشته باشد.
1-بي شک ايجاد شکاف بين مردم و دولت، نخستين عامل است؛ چرا که مردم جمهوري آذربايجان با اکثريت مطلق مسلمان و شيعه نسبت به سرنوشت فلسطين و مسلمانان آن کشور، حساس هستند و ايجاد رابطه با رژيم صهيونيستي قطعاً تبعاتي را در جهت تضعيف مشروعيت دولت در پي خواهد داشت.
 
2-تخريب رابطه ايران و جمهوري آذربايجان. اين مسأله با توجه به هويت تاريخي و عمق رابطه مردمي دو کشور، همچنين مبادلات سياسي و اقتصادي بالا با دولت ايران در تضاد با منافع بلند مدت جمهوري آذربايجان خواهد بود.
3-تخريب چهره جمهوري آذربايجان در جهان اسلام. هرگونه حمايت از رژيم صهيونيستي نزد افکار عمومي، خصوصاً در سال هاي اخير به نوعي موافقت با اقدامات ضد حقوق بشري اين کشور است. لذا مي توان عنوان کرد هزينه هاي رابطه باکو با تل آويو به مراتب بيش از فوايد ظاهري آن است. باکو مي تواند به تمامي اهداف ذکر شده از طريق تقويت همکاري ها با ايران و همسايگان دست يابد که هزينه هاي رابطه با تل آويو را هم نداشته باشد و اين در حالي است که ايران به دليل مخالفت با حضور غرب در منطقه، آماده تعميق رابطه خود با جمهوري آذربايجان است.
منبع: نشريه همشهري ديپلماتيک، شماره56..